سوءتغذیه و آسیب پذیری در برابر کرونا، قرارداد موقت کارگران و تشدید نابرابری های پیشین
به گزارش مجله فروشگاهی، کووید 19 نه تنها بیشترین فشار اقتصادی-اجتماعی را بر تهیدستان جامعه وارد نموده، بلکه آن ها را در صف اول قربانیان قرار داده است.
به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری خبرنگاران، ویروس کرونا که از ووهان چین برخاست، جمعیت زیادی را به کام مرگ کشاند و امروز بر همگان روشن است، این ویروس نه تنها بیشترین فشار اقتصادی-اجتماعی را بر تهیدستان جامعه وارد نموده، بلکه آن ها را در صف اول قربانیان قرار داده و از سوی دیگر تا حدودی با رسم عدد و رقم تعیین است، کرونا چه بلایی بر سر زیست آن ها آورده و چگونه در گرداب گرانی، تورم و بیکاری غرق شان نموده است. ایرج حریرچی، معاون وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی روز شنبه 23 فروردین در یک نشست خبری ویدئویی از این مسئله پرده برداشت که بر اساس شواهد جدید مرگ ومیر کرونا در فقرا بیشتر بوده و علت آن دسترسی کم تر به وسایل بهداشتی و خدمات درمانی است.
به گفته او افرادی که در معرض از دست دادن شغل خود هستند و یا کسانی که روزمزد کار می کنند، آسیب بیشتری از شرایط فعلی می بینند. مرکز پژوهش های مجلس هم برآورد نموده، بین صد تا 200 هزار نفر در این مدت بیکار خواهند شد و معاون وزیر بهداشت وعده داده، دولت هم زمان با کرونا با این معضل نیز مقابله کند ولی در عین حال افزوده، به دلیل کاهش قیمت نفت محدودیت ما بیشتر شده که در این شرایط نقش مردم و انجمن های خیریه را پررنگ می نماید.
ویروس کرونا نه فقط در ایران که در تمامی کشورها باعث شده اختلاف طبقاتی در جامعه به نحو روشن تری آشکار شود و سازمان جهانی بهداشت هشدار داده است به دلیل فقر، برای بخش بزرگی از جامعه نه دسترسی به بهداشت و درمان و نه امکان حفظ فاصله اجتماعی وجود دارد.
پیغام روشنفکر استادیار سلامت و رفاه اجتماعی دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی و عضو هیئت مدیره انجمن جامعه شناسی ایران، پیش تر در گفت وگو با رسالت ضمن تحلیل این مسئله، نکات درخور توجهی را ارائه نموده بود که طی روزهای گذشته، مجالی برای انتشار آن پیش نیامد و هم اینک بهترین فرصت است تا آنچه از سوی این جامعه شناس مطرح شده را با مخاطبان در میان بگذاریم.
تا مدتی قبل، تصور رایج این بود که سه گروه بیش از سایرین در معرض خطر و ابتلا به این ویروس قرار دارند؛ گروه نخست افرادی با سیستم ایمنی ضعیف تر و گروه دوم کسانی که به هر دلیلی دارای بیماری های زمینه ای هستند و گروه سوم را جمعیت سالخوردگان شامل می شوند. داده هایی که از موارد ابتلا در چین گزارش شد، نشان می داد: 73 درصد از بیماران بالای 40 سال داشته و میانگین سنی افراد بستری شده در بیمارستان ها 56 سال و آن هایی که در ICU بستری شدند 66 سال (58 تا 78 سال) بوده است. اما ماجرا به این سادگی ها نبوده و نیست و طبقات اجتماعی بسته به اینکه ساکن طبقات پایین، بالا و یا میانی جامعه باشند، آسیب پذیری کمتر یا بیشتری دارند و فرودستان بیش از سایرین در معرض روبروه با این ویروس قرار دارند.
*3.4 درصد جمعیت کشور فاقد منابع بهینه آب آشامیدنی هستند
اغلب مسائل حوزه سلامت دارای وجه سلامتی- بهداشتی و وجه اجتماعی است، به این معنا که بیماری فقط منحصر به شرایط فیزیولوژیک و باکتری و میکروب ها نیست و این بحث بسیار قدیمی شده که بیماری ها یا به فیزیولوژی و سیستم ایمنی آدم ها ربط دارند و یا به مهاجمین خارجی که انواع میکروب ها و ویروس ها را دربرمی گیرد.
بنابراین آسیب پذیری نسبت به ویروس ها و بیماری ها و مسائل سلامت هم وجه درونی فیزیولوژیک و سیستم ایمنی و هم وجه بیرونی دارد که آن ویروس چقدر قوی بوده و قدرت سرایت دارد و نیز شرایط اجتماعی میزبان های آن، چه آسیب پذیری هایی ایجاد نموده است. در این حوزه، قسمتی مربوط به بهداشت هست که چگونه می توانیم از خودمان محافظت کنیم، به عنوان مثال نحوه شستشوی دست ها و رعایت فاصله گذاری های اجتماعی و استفاده از ماسک و دستکش و مواد ضدعفونی کننده و ترجیحا ماندن در خانه، این ها رعایت پروتکل های بهداشتی است که وجه اجتماعی هم دارد و به میزان درآمد و دسترسی افراد به کالاهای بهداشتی و آب آشامیدنی ارتباط دارد لذا اقدامات بهداشتی خواه ناخواه جنبه های اجتماعی- اقتصادی پیدا می نماید و بلافاصله بعضی افراد از آن محروم می شوند و کسانی که امکان خرید ماسک و دستکش و مواد ضدعفونی کننده، ندارند، چگونه می توانند خود را نسبت به پروتکل های بهداشتی ملزم کنند؟
تازه بماند که این کالاها در دسترس همه افراد نیست و بعضا نایاب است و بعضی خانواده های کشور حتی به آب آشامیدنی سالم و توالت بهداشتی دسترسی ندارند و این رقم کم هم نیست و تقریبا 3.5 درصد جمعیت کشور که 700 هزار واحد مسکونی را دربرمی گیرد به شبکه آب لوله کشی وصل نیستند و در بعضی استان ها این شرایط بغرنج تر است، نظیر سیستان و بلوچستان و گلستان که تا حدود 20 درصد را شامل می شود و دو استان مورد اشاره در مجموع 6.5 میلیون نفر جمعیت دارد که یک پنجم آن(20%) عدد قابل توجهی است و خانوارهایی هستند که حدود 10 درصد خانوارهای کشورند و نزدیک 2 میلیون خانوار در حدود 8 میلیون نفر، توالت اختصاصی ندارند و باز نباید فراموش کنیم که ما به طور تقریبی با 45 هزار خانواری روبه رو هستیم که در واحدهای مسکونی غیراستاندارد زندگی می کنند که 30 هزار واحد در بخش های شهری است و 14 تا 15 هزار واحد در روستاهاست که کپر و آلونک و یا سکونتگاه های غیررسمی است و کسانی هم که در بافت های فرسوده سکونت دارند با مشکل توالت بهداشتی روبرو اند.
بنابراین توصیه های بهداشتی با این پیش فرض گفته می شود که همه گروه ها و طبقات مختلف جامعه در مقابل این ویروس برابرند، حال آنکه با نمونه ذکرشده، چنین به نظر نمی رسد و وقتی در جامعه ای نابرابری و شکاف طبقاتی وجود دارد، دیگر نمی توان سخن را به اینجا رساند که کرونا، ویروسی با عملکرد دموکراتیک است و فقیر و غنی نمی شناسد، به ویژه آنکه آمارهای رسمی از افزایش میزان نابرابری در توزیع درآمد و ثروت و بالا رفتن اختلافات طبقاتی در جامعه حکایت دارد و هم اکنون گروهی از مردم زندگی در زیر خط فقر و شاخص فلاکت را تجربه می کنند و این مسائل باعث می شود افراد در روبروه با ویروس به یک اندازه امکان رعایت توصیه های بهداشتی را نداشته باشند.
اگر همه افراد به لحاظ درآمدی شرایط قابل قبولی داشتند و یا وسایل بهداشتی و آب آشامیدنی سالم در دسترس شان بود، آنگاه می توانستیم از کرونا به عنوان یک ویروس دموکرات نام ببریم، ویروسی که به یک نسبت می تواند همه افراد را درگیر کند، اما شرایط حال حاضر چنین مسئله ای را اثبات نمی نماید. همان طور که بنا به گفتۀ مدیران عالی حوزۀ سلامت کشور، تا به امروز نیز بخش عمدۀ مرگ ومیر ناشی از این بیماری مربوط به گروه های تهیدست بوده است.
*سوءتغذیه و آسیب پذیری در برابر کرونا
در آمارهای تقریبا رسمی کشور گفته می شود، 20 میلیون نفر از میان جمعیت 80 میلیونی کشور در سکونتگاه های غیررسمی زندگی می کنند و در عین حال باید روستاها را هم در نظر گرفت که 30 میلیون از جمعیت کشور ساکن روستاها هستند. گاه روشنفکران یا مسئولان حوزه بهداشت و درمان به گونه ای از رعایت توصیه های بهداشتی سخن می گویند که انگار اغلب افراد، ساکن طبقه متوسط شهری هستند و در آپارتمان های دو خوابه زندگی می کنند، در حالی که این مسئله، تصویر محدودی از کشور است.
بحث دیگر مربوط به فیزیولوژی و سیستم ایمنی است که به تغذیه ارتباط دارد و ما می دانیم در جامعه، بعضی افراد دچار سوءتغذیه هستند و ضعف سیستم ایمنی -به غیراز بیماری های ژنتیکی و خود ایمنی- در جمعیت نابرخوردار بیشتر است، به این معنا که تحقیقات نشان داده به لحاظ مصرف میوه، سبزیجات و گوشت و ویتامین ها، نابرابری شدیدی بین دهک های درآمدی وجود دارد و اساسا سیستم ایمنی بعضی افراد پیش از بروز و ظهور کرونا، ضعیف بوده است و این افراد در مقابل هر بیماری از جمله کرونا با توجه به ناشناخته بودنش، خودبه خود آسیب پذیرتر هستند. موضوع دیگری در فیزیولوژی وجود دارد که از آن تحت عنوان، بیماری های زمینه ای یاد می کنند و بعضی افراد دارای بیماری های تنفسی، قلبی- عروقی، کلیوی و کبدی، دیابت، سرطان و فشارخون هستند.
گزارش مواردی که در چین رخ داد نشان می داد که شیوع بیماری های زمینه ای در مبتلایان عبارت بود از پرفشاری خون(31/2 % کل موارد و 58/3 % بیمارانی که به ICU رسیدند)، بیماری های قلبی عروقی(%14/5 و 25 % ICU)، دیابت(10/1 % و 22/2 % ICU)، بیماری های تنفسی مزمن از جمله انسداد ریوی(2/9 و 8/3 % ICU)، بیماری های مزمن کلیوی(2/9 % و 5/6 % ICU)، بیماری های مزمن کبدی(2/9 % و 0 % ICU) و نهایتا ایدز(1/4 % و 0 % ICU).شواهد و داده های نظام سلامت در ایران اثبات می نماید که این نوع بیماری ها در میان جمعیت نابرخوردار بیشتر متمرکز بوده و به طور تصادفی در تمام جامعه توزیع نشده است و بیشتر طبقات محروم تر را درگیر می نماید.
* 70 درصد سپرده های بانکی متعلق به 2 درصد جامعه است
در فهم این آسیب پذیری اگر از نگاه بیماری نگر به سمت نگاه اجتماعی تر متمرکز شویم، ماجرا جنبه متفاوتی پیدا می نماید. به فرض مثال برگردیم به توصیه هایی که بر رعایت فاصله گذاری اجتماعی و قرنطینه خانگی تأکید می کنند و این را در نظر بگیریم که موضوع کرونا صرفا یک مسئله سلامت محور نیست و لزوما منجر به خسارت های بدنی- جسمی نمی شود بلکه خسارت های اقتصادی- اجتماعی در پی دارد. تصور کنید افرادی را که به لحاظ شغلی، دارای قراردادهای موقت کاری هستند، آن ها در قیاس با کسانی که قراردادهای ثابت و تعیینی دارند در اثر کرونا و اختلالی که در سیستم اقتصادی و کاری شان ایجاد می شود، بیشتر آسیب می بینند و حتی وزارت رفاه هم به طور رسمی اعلام نموده که شغل 4 تا 5 میلیون نفر در معرض خطر است و قرارداد بعضی افراد از اسفند تا به امروز تمدید نشده و با شروع ماه رمضان، مشاغلی نظیر رستوران ها و کافه ها و اماکن اقامتی و گردشگری که از اوایل اسفند نیمه تعطیل بودند از این پس هم به لحاظ کاری، شرایط مناسبی نخواهند داشت و بعضا نیروی کار را تعدیل می کنند و این گروه که تعدیل شده و یا قراردادهایشان تمدید نمی شود، اغلب پس اندازی برای ادامه گذران زندگی خویش ندارند و این را هم باید اشاره نمود که ما وقتی در خصوص پس انداز و سپرده های بانکی سخن می گوییم در خصوص همه جمعیت حرف نمی زنیم اولا 70 درصد سپرده های بانکی متعلق به یک میلیون و 600 هزار نفر یا همان 2 درصد جامعه است و خود این هم توزیع برابری ندارد و تهران 56.4 درصد از سپرده های بانکی کل کشور را به خود اختصاص داده است و شهرهای اصفهان و خراسان رضوی هم در رتبه های بعدی قرار دارند که به ترتیب با 5.3 درصد و 4.5 درصد از کل سپرده های بانک را در اختیار دارند در حالی که سه استان کهگیلویه و بویراحمد، ایلام و خراسان شاقتصادی کمترین میزان سپرده گذاری بانکی در بین استان های کشور را دارند، این ها آمار رسمی است که از سوی بانک مرکزی اعلام شده و در واقع اگر با آن تصویر عمومیت یافته، فکر کنیم همه جامعه دارای پس انداز هستند، اشتباه است بنابراین آسیب های کرونا نه فقط سلامت را بلکه جنبه های اجتماعی و اقتصادی اقشار فرودست جامعه را هدف گرفته است.
حتی با نگاه طبقه متوسطی محتمل است این تصور به وجود بیاید چون در شرایط فعلی افراد برای تفریح و کافه و رستوران هزینه نمی کنند، می توانند تا مدتی در این شرایط کرونایی دوام بیاورند اما چنین نیست. دهک های درآمدی اول، به طور رسمی یازده برابر درآمدشان نسبت به دهک های بالا، کمتر است و در آمارهای غیررسمی این رقم 41 برابر عنوان شده و از طرفی همان درآمدی که دارند، کفاف سبد نیازهای اولیه زندگی شان را نمی دهد و آن دهک های بالاتر هستند که درآمدشان نه تنها هزینه نیازهای اولیه شان را تأمین می نماید بلکه می توانند پس انداز کنند و سایر نیازهای غیرضروری زندگی خویش را برآورده کنند. اما درآمد دهک های پایین زیر خط فقر است و مطابق آمارها 30 تا 58 درصد جامعه زیر خط فقرند که البته این آمارها مربوط به گذشته است و نمی دانیم این اعداد و ارقام در اوضاع کرونایی به کجا رسیده است. بنابراین آن ها همان درآمدی هم که دارند، کفاف هزینه های جاری زندگی شان را نمی دهد چه رسد به اینکه فرد بخواهد تفریحی داشته باشد و آن تفریح را حذف نموده و هزینه آن را به زخم های زندگی اش بزند.
*آسیب پذیری مستأجران و ساکنان بافت های فرسوده
در این میان گروهی که به لحاظ اجتماعی آسیب پذیرند، مستأجران هستند. مطابق آمارها، 7.3 میلیون خانوار از 23 میلیون خانوار کشور که 30 درصد جمعیت کشور را تشکیل می دهند، مستأجر هستند و بخش کوچکی از آن ها در خانه های لوکس به سر می برند اما بخش گسترده ای به دلیل کمبود درآمد، نتوانسته اند مالک خانه شوند که ماندن یا نماندن آن ها در خانه به تصمیم صاحب خانه بازمی شود و از سوی دیگر بخش بزرگی از این جمعیت نه سپرده و پس اندازی دارند و نه کارهای دائمی که بتوان درآمد پایدار و مطمئنی به وسیله اشتغال در آن کسب کرد و بخشی هم زنان سرپرست خانوارند و زوجین جوانی که شرایط اقتصادی تثبیت یافته ای ندارند بنابراین در خانه ماندن این افراد هم به نسبت 70 درصد جمعیت مالک شکننده تر است و تازه به این آمار، باید حدود 12 میلیون ساکنین بافت های فرسوده و واحدهای مسکونی غیراستاندارد را هم اضافه کنیم که رقم بزرگی خواهد شد.
قرارداد موقت کارگران و تشدید نابرابری های پیشین
گروه بعدی بازنشستگانی هستند که به رغم داشتن حقوق ماهیانه و عدم ضرورت برای رفتن به سرکار، دارای دو مشکل بزرگ هستند، اول اینکه اغلب خبرنگارانن، حقوق شان یا کفاف هزینه ها را نمی دهد یا زیرخط فقر هستند، مگر یک گروه خاص از بازنشستگان کشور که جزء مدیران ارشد کشور و یا اعضای هیئت علمی و ... بوده اند. مسئله مهم تر این است که خبرنگارانن به دلیل سن بالا و بیماری های زمینه ای، در برابر کرونا آسیب پذیرتر هستند و عموما مراجعات روتین به پزشک و هزینه های دارویی و درمانی بالایی دارند. پس هم به لحاظ اقتصادی- اجتماعی و هم به لحاظ سلامتی، آسیب پذیر هستند. از طرفی کارگرها هم شرایط مناسبی ندارند، بخش گسترده ای از خبرنگارانن دارای قراردادهای موقت هستند و شغل ثابتی نداشته و در معرض بیکاری اند.
حداقل دستمزدها که خود قصه پرغصه دیگری است و نباید فراموش کنیم ما امروز در کنار شاغلانی که به دلیل قراردادهای موقت در آستانه بیکاری هستند با خیل بزرگ بیکاران و جمعیت جویای کاری روبرویم که اساسا تا به امروز شغلی نداشته اند و این ها به آسیب پذیری بیشتر بعضی گروه ها در روبروه با کرونا می انجامد، البته نه اینکه ماهیت ویروس، هوشمند باشد و بخواهد جمعیت ضعیف را نشانه بگیرد اما به طورکلی وقتی یک ویروس به جامعه ای وارد می شود که در آن نابرابری های پیشینی وجود دارد، قشر ضعیف بیشتر آسیب می بیند و مصداق همان ضرب المثل سنگ و پای لنگ است. از طرفی همه به یک اندازه امکانات و به اصطلاح موقعیت یکسان ندارند و طبیعتا آسیب های متفاوتی، قشرهای پایین درآمدی را تهدید می نماید و از هم اکنون روال ورشکستگی خانوارهایی با درآمد کمتر شروع شده و در دوران پساکرونا، شکاف ها و نابرابری های پیشین عمیق تر شده و حتی شکاف ها و نابرابری های جدیدی ایجاد می شود.
تا پیش از کرونا سطح تغذیه و مسکن این گونه خانوارها مدام در حال سقوط بود ولی انتخاب های دائما در حال تحدیدی برای کم وزیاد کردن هزینه های سبد خانوار وجود داشت تا به بهای بقا از هزینه های تفریح و آموزش و سلامت کم کرد اما در دوران بعد از کرونا شرایط وخیم تر می شود، نابرابری های جدیدی ایجاد می شود یعنی گروه هایی که شاغل بوده اند به جمع بیکاران اضافه می شوند بنابراین آسیب های اجتماعی- اقتصادی و سلامتی بیشتری به بار می آورد و شکاف ها را تشدید می نماید و نابرابری های جدیدی ایجاد می شود و به گروه های نابرخوردار قبلی، افراد جدیدی می پیوندند. نهایتا شرایط جامعه به لحاظ توسعه، امنیت و سرمایه های انسانی و اجتماعی افت جدی می نماید. البته ناگفته نماند که تمام این ها باتدبیر و مداخله بهنگام قابل پیشگیری است ولی باید برای هرکدام برنامه داشت و ابتکارعمل را به دست گرفت و فرصت ها را از دست نداد.
منبع: روزنامه رسالت
منبع: خبرگزاری دانشگاه آزاد آنا